سخنان وکلمات قصار امام زمان(عج)
خدا با ما است، به همین خاطر ما نیازى به غیر او نداریم.
حق با ماست، از این رو از روگردانى دیگران هراسى نداریم.
ما تربیت یافتگان خداییم و بقیه مخلوقات، تربیت یافتگان ما هستند.
آقایان! چه شده است که در تردید به سر مىبرید و در حیرت خود سرگردانید! (از شما بعید است).
هرگاه نشانهاى گم شد، نشانهاى دیگر جایگزین آن مىشود.
هرگاه ستارهاى افول مىکرد، ستارهاى دیگر طلوع مىکند.
پدرم با سعادت کامل درگذشت. او روش و سیره پدرانش را قدم به قدم پیروى کرد.
اکنون نیز وصیت و علم او نزد من است. من جانشین و جایگزین او هستم.
پس از خدا بترسید و تسلیم اوامر ما شده و مسائل را به ما واگذارید.
صدور و یا عدم صدور امر از و ظیفه ماست.
در صدد کشف امورى که از شما پوشیده شده است، نباشید.
از صراط مستقیم به راست و چپ منحرف نشوید.
توجّهتان را نسبت به ما براساس محبت و سنتهاى روشن شرعى قرار دهید.
دختر رسول خداصلى الله علیه وآله براى من الگوى مناسبى است.(2)
به زودى جاهل گمراه، لباس عملش را به تن خواهد کرد.
خداوند همه ما و شما را به واسطه رحمتش از مهلکهها، بدىها و آفتها دور کند.
ما شرکاى او در علم و قدرتش نیستیم. بلکه کسى غیر از او از علم غیب خبر ندارد.
من از کورى بعد از بینایى و گمراهى بعد از هدایت و از اعمال و فتنههاى هلاک کننده به خدا پناه مىبرم.
آیا نمىدانند که خدا زمین را خالى از حجت نمىکند؛ حجتى که یا ظاهر است یا پنهان و در پرده.
خداوند او را براى علم خودش انتخاب کرده بود.
او با روش پدرانش زندگى کرد؛ قدم به قدم بر عهد و پیمان و وصیتى که هر وصى بعد از خودش کرد، عمل نمود.
محل استقرار جانشینى و فضایل آن در ما است.
لکن آنچه که قدرت خدا است مغلوب نمىشود و اراده او برنمىگردد و کسى نمىتواند از توفیقش سبقت بگیرد.
آنها باید از هوسهاى نفس خود تبعیت نکنند و به اصل خودشان که بر آن بودهاند بازگردند.
آنچه را که خداوند پوشانیده است، جست و جو نکنند؛ زیرا در این صورت به معصیت مىافتند.
ستر خدا را برندارند؛ زیرا پشیمان مىشوند.
اى جعفر آیا به ارثیّه من دست دراز مىکنى؟
جعفر از این حرف متحیر و مبهوت شد.
متوجه تمام مطالب آن و تناقض گویىهایى که در نامه جعفر بود و خطاهاى تکرارى آن، شدم.
خداوند اراده کرده است که حق را تمام کند و باطل را از بین ببرد.
یکى از آنها کسى بود که آتش را براى او خنک و دلنشین ساخت و او را به دوستى خود انتخاب نمود.
دیگرى نیز کسى بود که به وفور با او سخن گفت و عصایش را اژدهاى آشکارى قرار داد.
برخى نیز با اذن و اجازه خدا مردگان را زنده مىکرد و کور مادرزاد و افراد مبتلا به پیسى را شفا مىداد.
به برخى نیز سخن گفتن با پرندگان را آموخت و از تمام امور او را بهرمند ساخت.
بعد از انجام رسالت از دار دنیا رفت. در حالى که ستوده و سعادتمند بود.
دینش را با وجود آنها زنده نگه داشت و نور هدایتش را با آنها به اتمام رساند.
آیا فقیه دین شناس است؟ به خدا قسم که او حلال را از حرام تشخیص نمىدهد و خطا را از درست جدا نمىکند.
خداوند حق را براى اهلش حفظ خواهد کرد و آن را در محل خودش استقرار خواهد داد.
خداوندنمىخواهد کهامامت بعد از حسن وحسین در دوبرادر جمعشود.
کفایت و رفتار نیکو و ولایت را از خدا مىخواهم و او ما را کفایت مىکند و چه وکیل خوبى است!