ترفندهای رایانه ای

انتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوبتر را به همراه دارد. انتقاد وسیلهای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن. برای بهرهمندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در بیست توصیه زیر فرا بگیرید.
۱) استقبال از انتقاد: هر شغلی، انتقادهایی به همراه دارد. تفاوتی نمیکند که شما رییسجمهور، معلم، بانکدار و یا مامور دولتی باشید. کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیهای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید. انتقاد تنها کلمهای است که مفهوم ارزیابی را نیز در بردارد. بنابراین انتقاد یعنی انتقال نتایج ارزیابی. در قدم اول براای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب میشود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من میشود» یا «انتقاد مهارتها و دانش مورد نیاز را به من آموزش میدهد.» قدم دوم، کمی مشکل اما بسیار باارزشتر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه میتوانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.
۲) بهطور استراتژیک انتقاد کنید: پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: «بهطور دقیق چه چیز را میخواهم بیان کنم؟ چه چیز را میخواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حلها و اهداف خاصی را میتوانم ارایه کنم؟ درباره موقعیتهای غیرقابل پیشبینی که نیاز به عکسالعملهای فوری دارد، چه باید کرد؟» پیش از انتقاد کردن از زیر دست یا همکار، این سوال استراتژیک را ازخود بپرسید: «چگونه این اطلاعات را مطرح کنم که او پذیرای آنها باشد؟»
۳) بهبودگرا باشید: دو روش برای انتقاد بهبودگرا: اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید. به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: «در ارایه دادهها عملکرد ضعیفی داشتی»، بگویید: «دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از اورهد استفاده کن». روش دوم: پیامی دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود، «اطمینان دارم که موفق میشوی». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش میکند و ماهیت انتقاد به جای سرکوبگرا، بهبودگرا میشود.
بچه ها ...
وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی میکنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.
وقتی با خشونت زندگی میکنند می آموزند که جنگجو باشند.
وقتی با ترس زندگی میکنند می آموزند که بُزدل باشند.
وقتی با ترحم زندگی میکنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند.
وقتی با تمسخُر زندگی میکنند می آموزند که خجالتی باشند.
وقتی با حسادت زندگی میکنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.
اما ...
اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.
اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.
اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.
اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند.
اگر با توافق زتدگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.
اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.
اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.
اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند.
اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.
اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.
بچه شما چطور زندگی می کند و چه میآموزد؟