شكست و تحقیر شخصیت خود نیست تن به دروغ می دهد .
5- عفو و بخشش : در خانه و زندگی و در اداره فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ؛ولیزیاده روی در این امر نیز درست نیست .
برای واداشتن طفل به راستگویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها كه گاهی خود هم مرتكب آن می شویم طفل را ببخشاییم. حتی رعایت انصاف ایجاب می كند كه او در مواردی كارهای جزئی خود را كه علنی كردن آن موجب شرم و حیاست از شما پنهاندارد البته به شرطی كه مخالف شرع و اخلاق نباشد.
6- محدود كردن توقعات : از او انتظار نداشته باشید كه همهیخواست های شما را برآورده كندوكاری كه شما در انجامش ناتوانید و یا تنبلی تان می آید كه آن را انجام دهید،او برای شما انجام دهد .
7- ایمن كردن از مجازات : فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان كنندو‌مطمئن باشند كه خطاهای بی اختیار بخشوده می شود.تنبیه و سرزنش برای مواردی است كه تعمدی در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت است .
8- پند و اندرز : این امر در كودكان مؤثرتر است از آنجهت كه هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اندوهنوز درون و ضمیرشان پاك و صاف است . بیان یك مسئله كه این روش فلان ضرررادارد و خدا از آن راضی نیست و آدم را به جهنم می برد می تواند در بازداشتن او از این راه مؤثر باشد .
9- ارائه محبت : به فرزند باید محبت كرد به گونه ای كه او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس كند.وجود محبت سبب می شود كه طفل نیازی به تظاهر و تصنعنداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. محبت پیوند دهنده ی همه گسستگی هاستوباب ملاحظات را بین كودك و والدین پدید می آورد . او را وامی دارد در چارچوب نظامی حركت كند كه والدین برای او ترسیم كرده اند . البته لازمه این محبت آن است كه در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد بر او ببخشاییم .
10 –
هشدار به كودك : ما معمولاً سعی داریم به كودك تفهیم كنیم كه راه او راهی درست و به صواب نیست . البتهاین سخنان برای همه ی اطفال قابل فهم نیست . اگرچهكودك باید از قبل بداند كه دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیانهایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت كه این كار را خدا دوست ندارد و چیزی كه خدا دوست نداشته باشد برایش عقوبت و مجازاتتعیین می كند، او را به جهنم و آتش می سوزاندواز محبت ها و لذتها محروم می سازد .
11 - اعلام نارضایی : پدر و مادر با نشان دادن حالت خود و با بیان خویش باید به او تفهیم كنند كه از عمل او ناراضی هستند،دوست ندارند دروغ او را بشنوندواز این كه او در حضور جمع،این دروغ آن هم با این عظمت را گفته خوشحال نیستند .
والدین در مواردی با نشان دادن قیافه مظلومانه و حق به جانب به او نشان دهند كه آبروی شان در این دروغ از میان رفته و آنها از این مسئله ناراحت اند . باید مسئله را به گونه ای در ذهن بزرگ كرد تا دیگر این حالت مكرر نشود و او هوس دروغگویی نكند .
12- ایجاد سرخوردگی : در مواردی كه دروغگویی كودكان مكرر شود می توان در حد متعادلی روحیه او را شكست و سرخوردگی در او ایجاد كرد؛مثلاً آنگاه كه سرگرم دروغگویی و میدان داری است با قیافه ای گرفته و بدون لبخند و بدون تصدیق و تأیید با او مواجه شویمودر برابر سخنانش بی تفاوت باشیم ودر وسط سخنش خودمان با دیگری صحبت كنیم و یا موضوع بحث را عوض كنیم تا او بداند در این راه توفیق نیافته است
13- مچ گیری : در مورد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغهایش آن را به رخش كشید و به او تفهیم كرد كه ما می دانیم تو دروغ می گویی . البتهلازم استاین مرحله پس از همهیتذكرات ، ‌اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساسحقارت كند. چون به هنگامی كه كودك خود را رسوا ببیند سر از كارهای خطرناكی در می آورد و دروغگویی حرفه ای می شود .
14- تنبیه و تهدید : در مواردی كه هیچ یك از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغگویی دور داریم كه البته این راه،چندان عملی نیست و تنبیه ما نشان می دهد كه دیگر در تربیت،كار از كار گذشته است .

هشدارها در اصلاح دروغ
1- ضرورت ایجاد رشد : در نظر ما آن كس كه تن به خیانت و دروغ می دهدوهنوز به ارزش وجودی خودوبه ارزش حقیقت و اخلاق پی نبرده است.
پس خوب استبه او فرصت رشد و زمینه آن را بدهیم . او را واداریم كه دریابد وجودش ارزنده و مهم است وارزشش بالاتر از این است كه خود را كوچك كند و دروغ بگوید . اگر او در سایه دروغ توانسته است دیگران را فریب دهد و دروغ بگوید حیثیتی به دست نیاورده است؛اگرهم به دستآورده باشد از آنِ نیستاو بلكه از آنِ دروغ است.
2- كسب محبوبیت حقیقی : كودك و حتی بزرگسال باید در یابد كه محبوبیت قابل ارزش درسایه راستی است نه دروغ و خیانت؛اگر راست بگوید و تنبیه شود برای او ارزنده تر است تا آن كه دروغ بگوید واز تنبیه بركنار گردد.
در این زمینه ضروری است بین ارزش حقیقی محبوبیت و ارزش كاذب آن فرقی بگذاریم و نشان دهیم كه اولی پایدار است و دومی متزلزل.این مسئله را به طفل هم می توان تفهیم كرد كه اگر امروز این دروغ را گفتی و به هدف رسیدی ، فردا برای رسیدن به این هدف چه خواهی كرد ؟
3- اعطای آزادی مناسب : بسیاری از فرزندان ما دروغ می گویند به خاطرآنكه ما فرصت و امكان راستگویی را از آنان سلب كرده ایم . اگر به آنها بگوییم كه بدون ترس و وحشت آزادند كه مسئله خود را با ما در میان نهند و نیازهای خود را به ما بگویند مشكل دروغگویی شان حل شده است . اصولاً محیط صادقانه و صمیمانه در تربیت و اصلاح افراد مؤثر است.